سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایگاه شناخت اهل بیت و شیعه
و احادیث معصومین علیهم السلام
ثامن تم
لینک دوستان
طراح قالب

شهدای کازرون

بسم الله الرحمن الرحیم


و مـى فـرمـود: چـند صفت را فرو نگذارم : نشستن بر خاک و با غلامان طعام خوردن و سوار بـر درازگـوش و دوشـیـدن بـز بـه دسـت خـود و پـوشـیـدن پـشـم و سـلام کـردن بـر اطفال .
و وارد شـده کـه آن حـضـرت مـزاح مـى کـرد امـّا حـرف بـاطـل نمى گفت و نقل کرده اند که روزى آن حضرت دست کسى را گرفت و فرمود که مى خـرد ایـن بـنـده را یـعـنـى بـنـده خـدا را.  و روزى زنـى احـوال شـوهـر خود را نقل مى کرد، حضرت فرمود: که آن است که در چشمش سفیدى هست ؟ آن زن گفت : نه . چون به شوهرش نقل کرد گفت : حضرت مزاح کرده و راست فرموده سفیدى چـشـم هـمـه کـس بیش از سیاهى است . و پیره زالى از انصار به آن حضرت عرض کرد که اسـتـدعـا کـن بـراى مـن از خـدا بـهـشـت را، فـرمـود کـه زنـان پـیـر داخـل بـهشت نمى شوند پس آن زن گریست ، حضرت خندید و فرمود که جوان و باکره مى شـونـد و داخـل بـهـشـت مـى شـونـد. و حـکـایـت مـزاح آن حـضـرت بـا پـیـره زنـى دیـگـر و بلال و عباس و دیگران معروف است . و ابن شهر آشوب روایت کرده است که زنى به خدمت آن حضرت آمد و از مردى شکایت کرد که مرا بوسید، حضرت او را طلبید و فرمود چرا چنین کـرده اى ؟ گـفت : اگر بد کرده ام او هم از من قصاص نماید یعنى تلافى این بد را نسبت به من بکند، آن جناب تبسّم نمود و فرمود: دیگر چنین کارى مکن ، گفت : نخواهم کرد.
مـؤ لف مـى گـویـد: هـر عـاقـلى کـه بـه نـظـر انـصـاف تـدبـر و تاءمل کند در آنچه ذکر کردیم از اخلاق حسنه و اطوار حمیده آن حضرت به علم الیقین خواهد دانـسـت حـقـیـّت و پـیـغمبرى آن حضرت را و آنکه این اخلاق شریفه نیست جز به امر اعجاز؛ زیـرا کـه آن حضرت در میان گروهى نشو و نما کرد که از جمیع اخلاق حسنه عرى و برى بـودنـد و مـدار ایـشـان بـر عـصبیت و عناد و نزاع و تغایر و تحاسد و فساد بود و در حجّ مانند حیوانات عریان مى شدند و بر دور کعبه دست بر هم مى زدند و صفیر مى کشیدند و بر مى جستند چنانکه حق تعالى حکایت کرده حال آنها را فرموده :
(وَ ما کانَ صَلاتُهُم عِنَدَ الْبَیْتِ اِلاّمُکآءً وَتَصْدِیَةً.)
و کـسانى که عبادت ایشان چنین بوده از آن معلوم مى شود که سایر اطوار ایشان چه خواهد بود. والحال که زیاده از هزار و سیصد سال است که از بعثت آن حضرت گذشته و شریعت مـقـدسـه ایشان را طوعاء و کرها به اصلاح آورده است ، کسى که در صحراى مکّه ایشان را مـشـاهـده کـند مى داند که در چه مرتبه از انسانیّت و در چه مرحله از آدمیّت مى باشند. و آن حـضـرت در مـیـان چـنـیـن گـروهـى از اعـراب بـه هـم مى رسید با جمیع آداب حسنه و اخلاق مـسـتـحـسـنـه و اطـوار حمیده . از علم و حِلم و کرم و سخاوت و عفت و شجاعت و مروّت و سایر صفات کمالیّه که علماى فریقَیْن در این باب کتابها نوشته اند و عُشْرى از اَعْشار آن را احصا نکرده و به عجز خوداعتراف نموده اند. واللّه العالم

منتهی الامال ج 1



برچسب‌ها: حضرت محمد صل الله علیه و آله
دوشنبه 92/4/24 .:. 12:50 صبح .:. رضا خانگلی زیولائی

بسم الله الرحمن الرحیم


و روایـت شـده کـه آن حـضـرت سـیـر و پـیـاز و تـره و بـقل بدبو تناول نمى نمود و هرگز طعامى را مذمّت نمى فرمود و اگر خوشش مى آمد مى خورد والاّ ترک مى کرد و در مجلس از همه مردمان پیشتر دست به طعام مى برد و از همه کس دیـرتـر دسـت مـى کـشید و از جلو خود تناول مى فرمود مگر خرما که دست به تمامت آن مى گـردانـید و کاسه را مى لیسید و انگشتان خود را یک یک مى لیسید و بعد از طعام دست مى شست و دست بر رو مى کشید و تا ممکن بود تنها چیزى نمى خورد.
و در آب آشـامـیـدن اوّل (بـسـم اللّه ) مى گفت و اندکى مى آشامید و از لب بر مى داشت و (الحـمـدللّه ) مـى گـفـت تـا سه مرتبه و گاهى به یک نفس مى آشامید و گاهى در ظرف چوب و گاه در ظرف پوست و گاه در خَزَف تناول مى نمود و چون اینها نبود دستها را پر از آب مـى کرد و مى آشامید و گاه از دهان مَشگ مى آشامید و سر و ریش خود را به سِدْر مى شـسـت و روغـن مـالیـدن را دوسـت مـى داشت و ژولیده مو بودن را کراهت مى داشت و چون به خـانـه داخل مى شد سه نوبت رخصت مى طلبید. و نمى گذاشت کس در برابر او بایستد و هـرگـز بـا دو انـگـشـت طـعـام نـمـى خـورد و بـلکـه بـا سـه انـگـشـت و بـالاتـر مـیل مى فرمود و هیچ عطرى با عرق آن حضرت برابر نبود و هرگز بوى بد بر مشام آن حضرت نمى رسید و آب دهان مبارک به هر چه مى افکند برکت مى یافت و به هر مریضى مـى مـالیـد شـفا مى یافت و به هر لغت سخن مى گفت و قادر بر نوشتن و خواندن بود با اینکه هرگز ننوشت و هر دابّه که آن حضرت سوار مى شد پیر نمى گشت و بر هر سنگ و درخـت کـه مـى گـذشـت او را سـلام مـى دادنـد و مـگـس و پـشـه وامثال آن بر آن حضرت نمى نشست و مرغ از فراز سر آن حضرت پرواز نمى کرد و هنگام عـبـور جـاى قـدم مـبارکش بر زمین نرم رسم نمى شد و گاه بر سنگ سخت مى رفت و نشان پـایـش رسـم مـى گـشـت و با آن همه تواضع ، مهابتى از آن حضرت در دلها بود که بر روى مبارکش نظر نمى توانستند کرد.

منتهی الامال ج 1



برچسب‌ها: حضرت محمد صل الله علیه و آله
دوشنبه 92/4/24 .:. 12:47 صبح .:. رضا خانگلی زیولائی
<      1   2      
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : شهدای کازرون .:.
درباره وبلاگ

احادیث معصومین علیهم السلام
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 100509